loading...

امید ظریفی

بازدید : 2
يکشنبه 20 بهمن 1403 زمان : 8:36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

امید ظریفی

دلیلی برای نوشتن این کلمات ندارم جز این‌که همین‌طور دیدم دوست دارم زمستانِ این سالِ این‌جا با سکوت تمام نشود.

یکی از جمعه‌های دی‌ماه بود. با دکتر و راحله داخل مترو نشسته‌بودیم، خسته و کوفته در حال بازگشت از کلکچال، که سروکلۀ پیرمردِ تکیدۀ قدخمیده‌ای پیدا شد. خودش را در کنج چسبیده به نقطۀ شروع صندلی‌ها جا کرد و به شیشۀ آن قسمت تکیه داد و سازش را درآورد و کوک کرد و سربه‌زیر شروع کرد به خواندن و نواختن. همان کلمات اولی که از دهان‌ش خارج شد مجاب‌م کرد که باید این اجرا را ثبت کنم. موبایل‌م را بیرون آوردم و دکمۀ ضبط را زدم و گذاشتم‌ش روی پای‌م:

دریافت - 4.5 مگابایت

برچسب ها با سیاوش از آتش,
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 2
  • بازدید کننده امروز : 3
  • باردید دیروز : 2
  • بازدید کننده دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 18
  • بازدید ماه : 58
  • بازدید سال : 268
  • بازدید کلی : 9003
  • کدهای اختصاصی